بسیج | زندگینامه شهید محمد مهدی (مسعود) معینی؛

مثل یک رؤیا

شهید محمدمهدی معینی، جوانی مؤمن و مسئولیت‌پذیر از تهران، که در کنار تحصیل در رشته حسابداری، به عنوان نیروی بسیجی داوطلب از سوی سازمان تبلیغات اسلامی راهی جبهه شد، در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه به شهادت رسید. او که آرزوی شهادت غریبانه همچون حضرت زهرا (س) را در دل داشت، با روحی سرشار از عرفان و تعهد، پیکر پاکش را به خاک سپرد تا نامش در دفتر عاشقان ایثار ثبت شود. وصیت‌نامه‌اش، آینه‌ای از ایمان و بصیرت، هنوز دل‌ها را به تلاطم می‌اندازد.

مثل یک رؤیا

به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی،شهید محمد مهدی معینی جوانی مؤمن، فهیم و متعهد  بود که در خانواده ای متدین پرورش یافت و از همان کودکی  روحیه ای صبور، متواضع و مسئولیت پذیر در او نمایان بود. او نه تنها فرزندی نیکو برای پدر و مادر بلکه دست راست آنان در امور زندگی به شمار می رفت. مهربانی، خوش اخلاقی  و شوخ طبعی او چنان در میان خانواده و دوستان زبانزد بود.  که همگان از همنشینی با او لذت میبردند. محمد مهدی از  همان سالهای نوجوانی به فعالیتهای مذهبی و فرهنگی  روی آورد و مربی قرآن شد. فعالیتهای او در مسجد و فضای  دینی هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی، عمق بیشتری  یافت احساس مسئولیت او نسبت به سرنوشت جامعه  باعث شد در هر عرصه ای که نیاز به خدمت بود، حضور یابد و  دیگران را نیز به همراهی فراخواند.  
با آغاز جنگ تحمیلی، محمد مهدی که روحیه ای جهادی  داشت، بارها به جبهه اعزام شد و حتی دوبار نیز مجروح گردید. در آخرین اعزام خود ده ماه بیشتر از ازدواجش نگذشته  بود. همسر او این دوران کوتاه را شیرین ترین و پرثمرترین  بخش زندگی اش میداند و با گذشت سال ها، هنوز از آن ایام  خاطراتی در دل دارد که جایگزینی برای آنها نمی شناسد. او  محمد مهدی را مردی نمونه آرامش بخش و آموزگاری بزرگ  برای زندگی می داند.  
محمد مهدی پیش از عزیمت نهایی به جبهه در اقدامی  سرشار از عرفان پلاک ساک و وسایل شخصی خود را به  دوستانش سپرد و با صدایی آرام گفت: «می خواهم مثل  حضرت زهرا سلام الله عليها غريبانه شهید شوم. دوست  ندارم اثری از من باقی بماند... این سخن، نشانی از درک  عمیق او از شهادت و روح متعالی اش بود. پس از مفقود  شدن او در جبهه خانواده اش سال ها در اشتیاق دیدار  دوباره اش بی تاب بودند تا آنکه خواهرش شبی خواب دید که از تپه ای خاکی خون میجوشد و صدای محمد مهدی را  شنید که می گفت: خواهرم من اینجا شهید شدم. این خون  من است که میجوشد قدر خون شهدا را بدانید. این قدر  بی تاب نباشید، جایگاه من خوب است. گریه نکنید....  

محمد مهدی معینی دانشجوی کارشناسی رشته حسابداری  بود که از سوی سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان نیروی  بسیجی داوطلب به جبهه اعزام شد. در وصیت نامه اش که در  ساعت ۱۰ صبح روز چهارشنبه سوم آذرماه ۱۳۶۵ نوشته شده  می نویسد: «خداوند از ما قبول کند این هجرت و این جهاد  با کفر و با نفس را... اگر شد برایم دعای کمیل زیاد بخوانید  و قرآن زیاد تلاوت کنید... از قول من به خانواده ام دل داری  بدهید و سفارش به صبر نماز و حجاب نمایید... همسر  عزیزم امرا ببخش که نتوانستم شوهری خوب و نمونه برای  تو باشم.... اگر عمر کوتاه من خدمتی به اسلام نکرد، امیدوارم  مرگ سرخ من خدمتی مثبت باشد برای اسلام و هدایتی برای  خفتگان و منحرفان....  
سرانجام در بیست و یکم دی ماه ۱۳۶۵، در منطقه شلمچه  هنگام درگیری با نیروهای بعثی محمدمهدی بر اثر اصایت  ترکش خمپاره به شهادت رسید و به وصال معبود رسید.  پیکر پاکش به عنوان نشانه ای از وفاداری به عهد الهی به  خاک سپرده شد و نام او به عنوان مرد میدانهای سخت  در دفتر عاشقان شهادت ثبت گردید. شهادت او نه تنها  برای خانواده اش الهام بخش شد بلکه دوستان هم رزم ها و  هم محلی هایش را نیز به راه روشن ایثار و فداکاری هدایت کرد.  


شهید محمد مهدی (مسعود) معینی  

محل تولد: تهران  

تاریخ تولد: ۱۳۴۱٫۰۶٫۲۰  

تاریخ تولد آسمانی : ۶۵٫۱۰٫۲۱  

محل شهادت: شلمچه  

نحوه شهادت: عملیات کربلای ۵ و درگیری با دشمن  
پست سازمانی: حسابدار سازمان
 
مزار مطهر: گلزار شهدای بهشت زهرا تهران

1404/07/12