بسیج | گفتگو اختصاصی با دکتر محمدرضا سنگری
امید، استقامت و شهادت اضلاع یک مثلثاند؛ مثلثی مقدس که انسان را از خاک تا افلاک میبرد. شهید، با امید به وعدههای الهی و استقامت در برابر سختیها، به اوج انسانیت میرسد؛ و این همان راهی است که نسل امروز باید بشناسد و در آن گام بردارد.
به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی،در گفتگو اختصاصی با دکتری سنگری مطرح شد:
چگونه میتوان نسبت بین میان مقاومت و امید را تبیین کرد؟
بسم الله الرحمن الرحيم، بسیار سپاسگزارم و تبریک عرض میکنم به پاس این تصمیم ارزشمند و سازنده شهدا نجوم راه ما هستند؛ همان طور که خداوند در قرآن فرمود: «وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ» ستارگان هستند. که در تاریک زار روزگار راه را به ما نشان می دهند و ما به مدد آنان می توانیم از دام چاله ها و خطرگاه ها عبور کنیم و چشم انداز روشن آینده را ببینیم پرداختن به شهدا و طرح این شخصیت ها هم برای امروز و هم فردای ما کارا و سازنده است. ممنونم و سپاسگزارم از همه کسانی که در این راه تلاش میکنند ما باید به تراس فرهنگی ارزشمند خودمان که پیوسته با شهد است و شهدا این روزگار عظیم و این دستاورد عظیم را رقم زده اند، بپردازیم، قدر آنان را بشناسیم و آنان را به عنوان اسوه و انگو و چراغ راه این نسل و نسلهای آینده معرفی کنیم.
اگر قرار باشد نسبتی میان امیدآفرینی و استقامت مطرح کنیم میتوانم این موضوع را این گونه بیان کنم همیشه استقامت بی پشتوانه امید موهوم است و امید بی پشتوانه استقامت امکان پذیر نیست؛ یعنی تعامل همخوانی و یگانگی میان این دو مفهوم وجود دارد. هیچ کس نیست که امید به آینده داشته باشد و نداند که حرکت به سمت آینده همراه با دشواری ها و خطرگاه ها است. حضرت علی اله فرمودند: "إنّ أمرَنا صَعبٌ مُستَصعَبٌ این راه راه سختی است. کسی که امید به آینده دارد باید بپذیرد که رفتن به سمت آینده دامچاله ها و دشواریها و خطرگاهها را به همراه دارد. امید استقامت می طلبد و استقامت بدون امید بی ثمر خواهد بود.
نسبت میان جهاد و شهادت با امید آفرینی و مقاومت از منظر قرآن و روایات چگونه است؟
کسی که شهادت را انتخاب میکنند نگاهی به سمت آینده دارد؛ او به پاداش شهادتش می اندیشد. شهید با انتخاب شهادت روی مرگ خط میکشد و به سمت جاودانگی و حیات حرکت میکند باور و اعتقاد به وعده های الهی شوری از امید در وجود شهید ایجاد می کند که حتی لحظه شهادت لبخند و شوق او را میبینیم. وقتی کسی ایمان داشته باشد که خداوند وعده هایش را عملی میکند. و پاداشی بزرگ تر از تصور میدهد امیدی عمیق و قوی در او شکل می گیرد. این امید باعث استقامت و حرکت به سوی شهادت میشود. مقاومت مردم غزه یکی از نمونه های روشن امید و استقامت در دنیای امروز است. در شرایطی که خانه هایشان ویران می شود، سرپناهی ندارند و گرسنگی و ترس دائمی را تجربه میکنند. همچنان ایستاده اند. آیه قرآن که می فرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ»دقیقا به سختی هایی اشاره دارد که این مردم با آن ها روبه رو هستند. شب میخوابند، بی آنکه بدانند. فردا خواهند بود یا نه حتی کودکان فلسطینی نیز چنین شرایطی را تجربه میکنند یکی از سؤالاتی که از کودکان یکی از سؤالاتی که از کودکان را به زبانی ساده و قابل فهم برای جوانان توضیح دهیم برنامه هایی که تاکنون اجرا لبنانی و فلسطینی پرسیده شد این بود:دوست دارید در آینده چه کاره بشوید؟ پاسخی که دادند، عمق این شرایط را نشان میدهد اما چیزی به نام آینده نداریم. ما در همان کودکی شهید میشویم. این پاسخ نمادی از امید به شهادت و استقامت در برابر سختی ها است. این کودکان با وجود همه مشکلات، معنای مقاومت را در زندگی خود درک کرده اند و با ایمان به وعده های الهی همچنان ایستاده اند.
همان طور که قرآن میفرماید: " إن الله اشترى من الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّة ، خداوند جان و مال مؤمنان را در برابر بهشت خریداری می کند. این معامله ای است که تمام مردم مقاوم از جمله کودکان فلسطینی و لبنانی به آن ایمان دارند. آنان با سختی های روزمره و امید به وعده های الهی زندگی می کنند و مقاومت می ورزند. حادثه عاشورا یکی از بزرگ ترین حماسه های تاریخی ما است و حضرت قاسم انه در این واقعه نمادی از عشق شوق و ایثار است حمید بن مسلم روایت می کند که وقتی حضرت قاسم به میدان جنگ آمد، بند تعلین پای چپش گسسته بود و آن را نبسته بود. این نکته به ظاهر کوچک اما پر معناست چرا که او نمی خواست لحظه ای را از دست بدهد و فرصت مبارزه را به دیگری واگذارد. این سرعت و شوق به جهاد نشان دهنده اوج عشق و شیفتگی به راه حق است. بند تعلین گسسته او نمادی از اولویت مبارزه بر مسائل دنیایی است؛ او می خواست پیش از دیگران در میدان حاضر باشد. این عشق همان شعله ای است که شهیدان را به سوی شهادت می کشاند چیزی که برای دیگران قابل توضیح و معنا کردن نیست اما در دل شهیدان موجی از امید و استقامت ایجاد می کند.
اگر به بحث امید استقامت و شهادت بازگردیم این سه مفهوم را میتوان اضلاع یک مثلث دانست. میان این سه پیوندی جدانشدنی و تعامل عمیق وجود دارد. در تفکر مسیحیت به تثلیث آب (پدر)، «ابن (پسر) و روح القدس اشاره میکنند و میگویند که این سه در عین سه گانگی یگانگی دارند اما من می خواهم این تثلیث را در چارچوب امید استقامت و شهادت معنا کنم. این سه نیز مانند یک تثلیت مقدس، نه جدا از هم بلکه وابسته و یکپارچه اند. امید بدون استقامت، امکان تحقق ندارد. استقامت بدون امید بی ثمر است. و شهادت، اوج تلفیق این دو است. شهید با امید به آینده و با استقامت در برابر سختی ها به مقامی میرسد که بالاترین مرتبه انسانیت است.
چگونه می توان از ظرفیت مقام شامخ شهدای بزرگوار و یادواره ها و کنگره های شهدا مقاومت و امید آفرینی را در آحاد جامعه به خصوص نسل جوان و نوجوان تثبیت و تقویت کرد؟
رهبری بارها تأکید کرده اند که وصیت نامه های شهدا را باید خواند و از آنها درس گرفت این وصیت نامه ها برای همه ما زندگی آموز هستند. آنها به ما نشان می دهند. که چگونه میتوان در برابر سختی ها ایستادگی کرد. چگونه امید را در دل زنده نگه داشت و چگونه زندگی مان را به ارزشهای والای انسانی متعهد کنیم. هر چند بیش از چهل سال از دفاع مقدس گذشته است، اما همچنان پیام شهدا برای جامعه ما راهگشا و الهام بخش است. برنامه هایی مانند راهیان نور یادواره های شهدا و کنگره های مختلف ابزارهای مهمی برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا هستند. اما باید به این موضوع توجه کنیم که صدای این برنامه ها باید به گوش نسل جدید برسد. نسلی که با نام نسل زد یا نسل آلفا شناخته می شود و بسیار تحلیل گر و دقیق است.
برای برقراری ارتباط مؤثر با این نسل باید از ابزارها و روشهای نوین استفاده کنیم روایتگری جذاب تولید محتوای چندرسانه ای و بهره گیری از شبکه های اجتماعی می تواند نقشی کلیدی در انتقال پیام شهدا ایفا کند. همچنین باید تلاش کنیم تا مفاهیم مرتبط با امید، مقاومت و شهادت را به زبانی ساده و قابل فهم برای جوانان توضیح دهیم برنامه هایی که تاکنون اجراشده اند، مانند راهیان نور و کنگره های شهدا، بسیار مؤثر بوده اند. اما باید این تلاشها را گسترش داد و با خلاقیت بیشتر به جذب نسل جوان پرداخت. صدای شهدا باید. به گوش همه برسد چرا که پیام آنها همچنان راهنمایی برای زندگی امروز و آینده ماست.
وقتی درباره روایتگری صحبت میکنیم دو عنصر کلیدی نقش مهمی ایفا میکنند وصیت و روایت وصیت نامه های شهدا نه تنها شناسنامه فرهنگی ما هستند بلکه به نوعی هویت جبهه های ما را شکل داده اند. این وصیت نامه ها تلنگرهای روحی برای ما هستند تازیانه های سلوک به قول اهل عرفان آنها به ما نشان میدهند که شهدا در چه سطحی از فهم و بینش قرار داشته اند و چه مسائلی برایشان مهم بوده است. برای طرح این وصیت نامه ها و انتقال آنها به نسل امروز باید از تمام ابزارها و فرصت های موجود استفاده کنیم میتوان از کتابهای درسی رسانه های تصویری و حتی فضای مجازی بهره برد. پیام های شهدا را می توان با ابزارهای جدید و روشهای نوین مطرح کرد. همان طور که شاعر میگوید اگر طاعت از دست نیاید. به دل دوست به هر حیله رهی باید یافت. ما نباید از مطرح کردن خوبیهای خودمان ابا کنیم، بلکه باید این پیام ها را با قدرت به نسلهای جدید منتقل کنیم.
مشکلات روایتگری
یکی از مشکلات اصلی در این حوزه، کمبود راویان ماهر است. بسیاری از راویان ما نمی دانند چگونه پیام شهدا را به نسل جوان منتقل کنند. آنها باید مخاطب خود را بشناسند و بدانند که با نسل امروز چگونه صحبت کنند. نسل امروز، نسلی پرسشگر و دقیق است و برای برقراری ارتباط مؤثر با آنها باید از ابزارها و زبان خاصی استفاده کرد. روایت هایی که ارائه میشوند نیز باید سنجیده دقیق و باورپذیر باشند. گاهی روایت ها به دلیل عدم آمادگی کافی حساسیت ایجاد میکنند یا برای مخاطب قابل پذیرش نیستند. این روایت ها باید به گونه ای ساخته شوند که بتوانند اعتماد مخاطب را جلب کنند و پیام اصلی را به خوبی منتقل کنند.
عصر جنگ روایت ها
ما در عصر جنگ روایتها زندگی میکنیم باید بدانیم که دشمن چگونه روایت میکند و چگونه پیام های خود را به مخاطبانش منتقل میکند اگر از این موضوع غافل شویم، نمی توانیم پیامهای خود را به درستی بیان کنیم روایتگری باید با روشهای هوشمندانه و دانشمندانه انجام شود تا تأثیر گذار و ماندگار باشد.
نقد مراسم و کنگره ها
برگزاری مراسم های شهدا مانند کنگره ها و یادواره ها اغلب به شکل یکنواخت و کلیشه ای انجام می شود. این امر باعث ایجاد خستگی و ملال در مخاطبان می شود. برای جذب نسل جدید و مؤثرتر کردن این مراسم ها باید از ظرفیت های هنری و نوآوری استفاده کنیم. برای مثال میتوان از کارگردانها و هنرمندان برای طراحی مراسم ها و برنامه ها بهره برد تا این مراسم ها جذاب تر و ماندگارتر شوند به عنوان یک نکته باید از کلیشه ها پرهیز کنیم بسیاری از برنامه ها به دلیل تکرار کلیشه ها، تأثیر خود را از دست داده اند باید زاویه های جدیدی برای روایتگری باز کنیم تا بتوانیم پیام شهدا را به نسل جدید منتقل کنیم. وقتی صحبت از امام زمان و رهبری در طرح ارزشهای انقلاب و شهدا می شود، باید این نکته را در نظر گرفت که حفظ نظام جمهوری اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. باید توجه کرد که در مباحث شرعی همواره گفته می شود مقدمه واجب واجب است. به این معنا که اگر مقدمه چیزی را فراهم نکنید خود آن چیز تحقق نمی یابد؛ مانند وضو برای نماز بدون وضوء نماز بی اعتبار است. اگر بپذیریم که این انقلاب مقدمه ای برای ظهور امام زمان (عج) است و از جنس ظهور است. در این صورت اهمیت حفظ آن مشخص میشود. انقلاب اسلامی گفتمانی دارد که همان گفتمان امام زمان است؛ عدالت مبارزه با ظلم، تقویت ارزشهای دینی و دفاع از انسانیت این همان چیزی است که در مسیر ظهور امام زمان نیز دنبال می شود؛ بنابراین حرکت انقلاب اسلامی در راستای همان هدف و خواسته های امام زمان است.
در دوران دفاع مقدس نفس نفس حضور امام زمان را درک و احساس میکردیم باور به امام زمان پشتوانه حرکت های ما بود و امروز نیز همچنان همین باور است که ما را هدایت میکند انقلاب اسلامی مقدمه ظهور است و اگر این مقدمه فراهم نباشد، رسیدن به متن اصلی امکان پذیر نخواهد بود. اهمیت انقلاب از این منظر هم سنگ با اهمیت خود ظهور است. رهبری انقلاب اسلامی از امام خمینی ماند تا رهبر کنونی انعکاسی از خواسته های امام زمان است. صدای آنان صدای امام زمان است و اهداف آنان در راستای تحقق وعده الهی است؛ بنابراین حفظ و تقویت نظام جمهوری اسلامی بخشی از مسئولیت ما در مسیر تحقق اهداف امام زمان است.
وظیفه ما در قبال خون شهدا و میراث گران سنگ آنها نظام جمهوری اسلامی در شرایط کنونی جامعه چیست؟
برای حفظ ارزشهای شهدا و انتقال فرهنگ ایثار و مقاومت به نسل جدید اولین گام این است که آرمانهای شهدا را به درستی بشناسیم آرمانهای آنان را می توان از وصیت نامه هایشان فهمید چرا که در آن لحظات زلال پیش از شهادت سخنانی گفته اند که از هر خودخواهی و تعلق دنیایی بری است. وصیت نامه های آنان بهترین منبع برای درک خواسته ها و اهدافشان است. وظیفه ما این است که این وصیت نامه ها و پیام های شهدا را به زبان نسل جدید منتقل کنیم با استفاده از ابزارهای نوین رسانه ها و روشهای خلاقانه، باید مفاهیم امید مقاومت و شهادت را برای جوانان تبیین کنیم، ما باید ارزشهایی را که شهدا برای آن جان خود را فدا کرده اند، در دل جامعه و به ویژه نسل جوان تثبیت کنیم این موضوع نیازمند تلاش مستمر برنامه ریزی دقیق و استفاده از ظرفیتهای مختلف فرهنگی و هنری است. ما باید نسلی را تربیت کنیم که با عشق و ایمان راه شهدا را ادامه دهند و از ارزشهای انقلاب اسلامی دفاع کنند. این نکته بسیار حائز اهمیت است که اگر ما با پشتوانه ای از هنر و بهره گیری از ظرفیتهای هنری به میدان نیاییم دچار میرایی خواهیم شد. آثار ما پژواک نخواهد داشت و نمی توانیم تأثیری بلند مدت ایجاد کنیم. اگر می خواهیم برای جهان امروز حرفی بزنیم باید زبان امروز جهان را بشناسیم.
اهمیت شناخت زبان جهانی
مثال بزنم؛ ممکن است ما بخواهیم از نوجوانانی صحبت کنیم که در جبهه بودند و حماسه آفریدند. اما اگر بخواهیم این موضوع را برای جهان مطرح کنیم، قوانین جهانی که ورود کودکان و نوجوانان به عرصه جنگ را ممنوع می دانند، ممکن است باعث شود این روایت نتیجه عکس دهد یا مثلاً اگر بخواهیم از زنانی که در جبهه حضور داشتند و جنگیدند صحبت کنیم، باید زبان جهان را بشناسیم و بدانیم چگونه این موضوع را به شکلی مطرح کنیم که باورپذیر باشد. باید این مفاهیم را در چارچوب نظام فکری و فرهنگی خودمان به گونه ای معنادار و قابل قبول برای جهان ارائه دهیم.
چگونگی بیان کرامت های جبهه
جبهه لبریز از کرامت بود؛ اما اگر بخواهیم کرامت های جبهه را برای نسل امروز بگوییم ممکن است باور نکنند. حتی در برخی موارد دانش آموزان یا دانشجویان این مفاهیم را نمی پذیرند؛ بنابراین مهم است که هم بدانیم چه بگوییم و هم چگونه بگوییم این پرسش بسیار اساسی است.
نمونه ای از تأثیر روایت های هنری
در گذشته، شهید مرتضی آوینی با برنامه روایت فتح، مخاطبان را میخکوب میکرد. مردم با علاقه پای تلویزیون مینشستند و روایت های او را گوش میدادند اما آیا امروز نیز می توان با همان زبان گذشته سخن گفت؟ آیا نسل امروز پذیرای همان زبان است؟ اینها پرسشهایی بزرگ و جدی هستند که باید به آنها پاسخ دهیم
بهره گیری از هنر در روایتگری
برای تولیدات امروز چه همایشها چه کنگره ها و چه برنامه های فرهنگی باید از هنرمندان بهره گیری کنیم هنرمندان میتوانند به ما کمک کنند تا زبان تاثیرگذار هنری را در روایتها به کار بگیریم، اگر می خواهیم پیام خود را در سطح جهانی مطرح کنیم، لازم است هنرمندانی که زبان هنری جهان را میشناسند، به میدان بیاوریم
نقش آفرینی خانواده معظم شهدا در تعمیق و ترویج فرهنگ امید آفرینی و مقاومت چگونه باید باشد؟
نقش خانواده شهدا در امید آفرینی و روایتگری بسیار مهم است. ما باید از این ظرفیت گران بها برای انتقال پیام شهدا استفاده کنیم برای مثال وقتی یک مادر شهید بیاید و از تجربه های خود صحبت کند، تأثیری عمیق بر شنوندگان خواهد گذاشت. با این حال این مادر نیز باید آموزش ببیند که چگونه مسائل خود را بیان کند تا تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
شناسایی ظرفیت خانواده شهدا
متأسفانه، بسیاری از جوانان امروز حتی نام هایی چون حاج قاسم سلیمانی را نمیشناسند. در جریان حوادث سال ۱۴۰۱، متوجه شدیم که عده ای از دانش آموزان و دانشجویان از مسائل بدیهی برای ما بی اطلاع هستند. این نشان میدهد که ما باید از خانواده شهدا برای انتقال پیام های شهدا به جوانان استفاده کنیم. اگر این مادران و پدران آموزش ببینند، می توانند تأثیرات بسیار عمیقی در مدارس دانشگاه ها و دیگر محیط های آموزشی ایجاد کنند.
پیشنهاد برای استفاده از ظرفیت ها
ما به یک گروه ویژه و آگاه نیاز داریم که بتواند خانواده شهدا را برای این نقش آماده کند. این سرمایه های گران بها اگر به درستی هدایت شوند میتوانند نقشی کلیدی در تقویت امید و مقاومت در جامعه ایفا کنند. این گنجینه های ارزشمند نباید نادیده گرفته شوند، چرا که آنها حامل پیامهایی هستند که برای امروز و آینده جامعه ما ضروری است.
1404/07/17